دامپروری
محبوب یا مغضوب؟
با بررسی آخرین وضعیت دامداران شمالی
نشریه دنیای کشت و صنعت، آذر 1400
نوشته دکتر علي گيلاني
مدیر مرکز خدمات مشاوره فنی دام و طیور کایر ایرانی
به نام آن که جان را فکرت آموخت چراغ دل به نور جان برافروخت (شیخ محمود شبستری)
چرا گوشت اینقدر گران است!؟ این چه وضعی است!؟
آری غرولند، شکوِه و گِله حرفهای تکراری ناخوشایند این روزهای ماست! و امّا تا همینیم که هستیم همین است که هست! بیاییم بدون عینک دودی مصرف گرایی بنگریم و به دیگر سخن دقیقتر و عمیقتر بیندیشیم که چرا این چنین شد؟ هر چند این زخم ابعاد مختلفی دارد ولی از دیدگاه نویسنده حقیر حداقل از یک بعد به وضعیت تولید برمیگردد که در این نوشتار به طور اجمال به شرایطی از پرورش دام در خطه زمردین شمال پرداخته میشود که بعضی جنبههای آن قابل تعمیم به سراسر کشور عزیزمان نیز میباشد.
اینجا ویلاهای مجلل دیوار به دیوار دامداریها به پیش میتازند! البته اگر بو مانع نمیشد برخی دامداریها نیز همچون پلاژ ساحلی مورد بهرهبرداری قرار میگرفتند! عرصه کشاورزی به ویژه زیربخش دامپروری ناخواسته در کارزاری نابرابر در تقابل با صنعت بساز و بفرش ویلاسازی قرار گرفته است. این یکی با امکانات پیشرفته و هجمه تبلیغات اغواگرانه و آن دیگری پیش آمده از قلب تاریخ ولی پس مانده و زار در تقلای بقا، در مقابل هم، صفآرایی کردهاند! به راستی کدام یک وصلهی ناجور خطه سرسبز شمال هستند؟ کپه عظیم کاه برنج کوخ نشینان یا کاخهای عظیم فریبندهتر از ورسای و باکینگهام؟
نگاره 1- کپه کاه برنج به عنوان قوت غالب گاوهای مازندرانی در زمستان
نگاره 2- دام اندر دام ویلا- زمین اسکان دام در اشغال خوشنشینان
نگاره 3- محوطه باز (گوسّه) گاوداری سنتی در مازندران
نگاره 4- گوسالههای گاو مازندرانی در کنج غم روزگار
نگاره 5- تِلم به عنوان دستگاه سنتی تولید کره و دوغ، نمادی از دامپروری سنتی در حال احتضار
نگاره 6- ساختمان چوبی دامداری معروف به کَل چو تلار از دو نما، بی رمق و کج شده از کج اندیشیها
اصلاً کدام یک برای جنگلهای هیرکانی مخربتر بودند؟ همان جنگلی که دیگر گاو مازندرانی (گاو جنگلی) بیچون و چرا حق چرا در آن را ندارد! گاوی که سالهاست از زمین بازی آن کارت قرمز گرفته است! زمین بازی جنگلهای هیرکانی و مراتع بالادست در مناطقی از کوهساران البرز نباید به قول برخی مقامات توسط این چهارپایان تخریب شود! ولی حالا به راحتی مورد طمع ورزی زمینخواران دوپا قرار گرفته است!
بسیاری از زمینهای حاصلخیز گران قیمت که با نیت کاربری دامپروری متراکم در هنگام اجرای طرح خروج دام از جنگل به دامداران سنتی تحویل داده شدند، هم اکنون به شهرکهای ویلایی تبدیل گشتند. ای کاش نظارتی کافی وجود میداشت تا جلوی چنین تغییر کاربری دهشتناکی گرفته شود تا امروز به جای شهرکهای ویلایی در کنار روستاهایی که میبایست عرصه تولید محصولات کشاورزی میبودند، شاهد دهکدههای دامپروری پیشرفته میبودیم.
نگاره 7- قطعهبندی زمینهای کشاورزی حاصلخیز شمال به منظور تغییر کاربری و فروش
نگاره 8- هجوم افسارگسیخته ویلاها به زمینهای عرصه زراعت و دامپروری
نگاره 9- ای گاو من ویلا مرو، آنجا ژیلا خفته است!
طرح خروج دام از جنگل به هر نحوی به تدریج در دهههای 70 و 80 خورشیدی اجرا گردید و به هر دامدار به فراخور تعداد دامهایش قطعه زمینی در کنار روستا تقدیم شد تا به ادامه امر خطیر دامپروری بپردازد و در عوض حق استفاده از مراتع ییلاقی، میان بند و جنگلی از دامدار به طور کلی سلب شد. به طوری که حتی چند سالی نیز دامدارانی که در تابستان برای فرار از گرمای طاقتفرسا و هوای شرجی دشت جلگهای پایین دست در نظام شبه عشایری به مناطق کوهستانی کوچ میکردند با جریمههای بسیار سنگینی مواجه میشدند! پای درد دل این دامداران که مینشینیم تازه میفهمیم که حتی برخی از آنها در حال پرداخت قسطی جریمه چرای دام خود میباشند!
از طرف دیگر در واحدهای دامداری کوچک، دامدار بدون بنیه مالی قوی و پشتیبانی بانکی یارای مقاومت و پایداری و توسعه لازم را ندارد. به هر حال از آنجایی که تامین علوفه گران قیمت برای دامداران سنتی واقعاً مشکل است، بنابراین عطای دامپروری مدرن را به لقایش بخشیدند و بدین ترتیب نه آنچنان که شایسته و بایسته بود نظام دامپروری ما صنعتی و کارآمد شد و نه دیگر دامپروری سنتی باقی ماند که با اتکا به مرتع خدادای رایگان بتواند همان تولید کم بازده خود را داشته باشد تا امرار معاش و پرورش دام تداوم یابد.
البته همراه با دامهای سراسر خیر و کم توقع، مردمان دوست داشتنی جنگلنشین حافظ جنگل نیز اخراج شدهاند! همانهایی که دیگر با ذات پاک جنگل سرسبز وداع کرده و در خیل شهرهای کوچک و بزرگ با خیلی از مشکلات جدید دست و پنجه نرم میکنند. به هر حال طی دو دهه گذشته به دلیل اجرای نسنجیده طرح اسکان دام هم جمعیت دامهای سودمند و هم تعداد دامپروران سختکوش به طور معنیداری کاهش یافت. برای نمونه، تعداد گاو بومی در استان مازندران از 690045 راس در سال 1380 (چهارمین کتاب سال کشاورزی ایران) به تعداد 270041 راس در سال 1396 (گزارش مرکز آمار ایران) کاهش یافته است!
نکته قابل توجه آماری این است که برای نمونه، تعداد گوسفند و بره استان مازندران بر اساس گزارش مرکز آمار ایران در سال 1396 برابر با 1178677 راس میباشد. همین شاخص طبق آمار سازمان جهاد کشاورزی استان مازندران در سالهای 1396 و 1397 به تعداد 2504300 و 2761465 راس میباشد در حالی که طبق آمار معاونت امور تولیدات دامی وزارت جهاد کشاورزی 1379100 و 1350000 راس میباشد. در اینجا آشکار است که متاسفانه در گزارشات یک وزارتخانه هم اختلاف آماری میلیونی وجود داشته و حتی روند کاهشی یا افزایشی یک جمعیت دامی مشخص نمیباشد!
در مجموع طی سی سال گذشته روز به روز از شمار دامهای بومی ایران به بهانههای مختلف کاسته شد و امروز نتیجهاش در وابستگی به واردات هویدا شد. برای نمونه توجه شما را به مصاحبه زیر جلب میکنم:
سرپرست معاونت بهبود تولیدات دامی سازمان جهاد کشاورزی استان سیستان و بلوچستان فرمود با توجه به فرهنگ پرورش گوسفند در کل کشور، گوسفند باید برای چرا و تغذیه در مرتع باشد اما سیاست کلی کشور بر این است که بخشی از دام سبک را از مرتع خارج و به صورت دستی پرورش دهد. با توجه به اینکه فرصت خوبی در زمینه واردات دام به استان داده شده از سرمایه گذاران داخلی و خارجی تقاضا داریم در این بخش سرمایهگذاری کنند قطعا سرمایه گذاری در بخش واردات دام به دلیل فراوانی دام ارزان در کشورهای همسایه نیاز کشور به گوشت قرمز را کاهش خواهد داد و سودآوری کلان را برای فعالان این بخش به دنبال خواهد داشت (وبسایت حکیم مهر، 30 خرداد 1398).
نگاره 10- واردات گوشت برزیلی با ارز دولتی و فروش آزاد
نگاره 11- تحفه فرنگ از سفینه گوشتالو (واردات گوسفند رومانیایی در اسفند 1397، برگرفته شده از وبسایت حکیم مهر)
نگاره 12- نازنازان دمدرازان در ره اند ... (واردات گوسفند رومانیایی در اسفند 1397، برگرفته شده از وبسایت حکیم مهر)
حال به راستی اگر این کشتی گوسپند (نگارههای 11 و 12) مانند ماجرای اسب تروآ باشد چه کنیم؟ اگر پس از وابستگی دیگر خبری از گوسفندان ارزان همسایه نباشد چه کنیم؟ به هر ترتیب واردات انواع دام زنده و وابستگی روزافزون به نهادههای مختلف از دانه ذرت و کنجاله سویا گرفته تا انواع دارو و مکمل دامی، از مهمترین راههای خروج ارز خونین از کشور عزیزمان میباشند. در پایان مسائل این چنینی بایستی دغدغه فکری اصلی مسئولین مربوطه باشند تا راهکارهای عملی عاجل برای حل مشکلات دامداران و همه زحمتکشان عرصه تولید و خدمات بخش بابرکت دامپروری کشور یافت و اجرا شوند.
خدا آن ملّتی را سروری داد که تقدیرش به دست خویش بنوشت (حکیم اقبال لاهوری)
منابع:
پایگاه خبری تحلیلی حکیم مهر. 24 اسفند 1397. مدیرعامل شرکت پشتیبانی امور دام کشور: نخستین کشتی حامل ۵۰ هزار رأس گوسفند وارداتی از کشور رومانی در چابهار پهلو گرفت (+تصاویر). کد خبر: ۴۸۰۱۸
http://www.hakimemehr.ir/fa/news/48018
http://www.hakimemehr.ir/fa/news/49966
http://www.hakimemehr.ir/fa/news/49984